در اقتصاد کلاسیک و سنتی فرض بر آن است خانوارها و افراد فعال در بازار از الگوی رفتاری کاملا منطقی رفتار می کنند و فرد اثری بر عملکرد بازار ندارد و قیمت دارایی ها اطلاعات موجود را بطور کامل منعکس می سازد. در این رساله با پیروی از چهارچوب اقتصاد رفتاری اثرات ناهمگونی رفتار سرمایه گذاران مسکن و خوش بینی بیش از حد آنها طی دوره 1380-1399 با استفاده از رگرسیون انتقال ملایم و نیز سیستم معادلات همزمان به ظاهر غیر مرتبط برآورد می گردد. نتایج نشان می دهد رفتار تقلید گونه از طریق نقش میانجیگری قیمت مسکن بر تورم و نیز رشد اقتصادی اثر معنی داری دارد. اما خوش بینی بیش از حد از طریق نقش میانجیگری قیمت مسکن بر تورم و رشد اقتصادی اثر معنی داری ندارد.