هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر دو اصل مهم رفتاری یعنی؛ رفتار تقلیدگونه و خوشبینی بیش از حد در بازار مسکن ایران می باشد. در این مطالعه از داده های فصلی بازار مسکن ایران در بازه سال های؛ 1383:1 تا 1400:2 و از روش هم انباشتگی کرانه های پسران و همکاران (2001) مبتنی بر الگوی ARDL استفاده شده است. مدل پایه استفاده شده در این مقاله مبتنی بر مطالعه جامع ژانگ و همکاران (2012) است که نسبت به مولفه های رفتار و ساختار اقتصاد ایران تعدیل شده است. از آنجایی که رفتار تقلیدگونه یک متغیر پنهان و غیرقابل مشاهده است، برای کمی سازی آن از رویکرد هوانگ و سالمون (2004) بهره گرفته شده است. کمی سازی رفتار تقلیدگونه در بازار مسکن، حاکی از تغییرات محسوس آن طی زمان است که تاییدی بر رویکرد استفاده شده در این مطالعه برای کمی سازی آن است. نتایج آزمون هم انباشتگی حاکی از انتخاب صحیح متغیرهای اثرگذار بر قیمت مسکن بوده و نشان می دهد که بین متغیرهای تحقیق رابطه هم انباشتگی وجود دارد. همچنین، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که مولفه های رفتار جزو عوامل اصلی در تعیین قیمت مسکن بوده و رفتار تقلیدگونه و خوشبینی بیش از حد، هر دو دارای تاثیر مثبت و معنی دار بر قیمت مسکن هستند. همچنین نتایج این تحقیق نشان می دهد که در کنار عوامل رفتاری، عوامل اقتصادی مانند حجم واقعی نقدینگی، تولید ناخالص داخلی واقعی و نرخ ارز بازار غیررسمی نیز بر قیمت مسکن موثر بوده و هر سه متغیر فوق الذکر دارای اثر مثبت بر قیمت واقعی مسکن هستند.