نوسان ادورای سرمایه گذاری مسکن و اقتصاد ملی، تغییر رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان، انحراف در تخصیص منابع اقتصادی، تشدید نقل و انتقال سرمایه در بازار دارایی ها، تغییر الگوی توزیع درآمد و توزان منابع و مصارف نظام بانکی پیامدهای مهم نوسان و یا حباب قیمت مسکن است که در دهه های اخیر تشخیص و کنترل آن به موضوع بسیار مهم در عرصه سیاست های پولی تبدیل شده است. گستردگی آثار اقتصادی و اجتماعی حباب و یا نوسان قیمت مسکن مقام های پولی را وادار می سازد از طریق واکنش مناسب، خالص زیان اقتصادی ایجاد شده را به حداقل برسانند. در این مطالعه تلاش بر آن است با ارائه مدل اقتصادی ضرورت و نوع واکنش مناسب بانک مرکزی نسبت به حباب قیمت مسکن در ایران تجزیه و تحلیل شود. از الگوی خود رگریسون با وقفه های گسترده (ARDL) به منظور برآورد مدل با داده های فصلی ایران طی سال های 1385- 1371 استفاده شده است. به این منظور پس از تخمین مدل حباب قیمت مسکن، به حداقل رساندن تابع زیان بانک مرکزی با استفاده از دو قاعده سیاست پولی مورد ارزیابی قرار می گیرد. قاعده اول برگرفته از نظریه جدید، قیمت مسکن را وارد تابع واکنش بانک مرکزی می سازد. سازوکار به حداقل رساندن تابع زیان بانک مرکزی، بهینه بودن واکنش یا عدم واکنش و در عین حال متغیر قیمتی که واکنش نسبت به آن تابع زیان به حداقل می شود تعیین می گردد. نتایج نشان می دهد الگوی شکل گیری حباب ها در ادوار مختلف تغییر می یابد همچنین متغیرهای مؤثر و اثرات نهایی آن ها بر حباب قیمت مسکن متفاوت است. در ادوار مختلف، سیاست پولی انبساطی موجب شکل گیری حباب شده است. نتایج بیانگر آنست سیاست های پولی سهم قابل توجهی از نوسانات قیمت مسکن و شکل گیری حباب را به خود اختصاص داده است. از این رو مؤثرترین روش کنترل حباب قیمت مسکن بکارگیری سیاست پولی مناسب و تنظیم قواعد سیاست پولی بر مبنای واکنش بهینه نسبت به نوسان قیمت مسکن است. اثر متغیرهای سیاست پولی در دوره رکود قوی تر از اثر آن در دوره رونق است. نتایج تخمین حکایت از آن دارد لحاظ قیمت مسکن در قواعد سیاست پولی تابع زیان بانک مرکزی را به حداقل می رساند.