روابط ایران و افغانستان در طول تاریخ فراز و نشیبهای متعددی را تجربه کرده است. همزمانی حکومت کمونیستی در افغانستان با اواخر دوران پهلوی در ایران، آغاز روابط چالشبرانگیزی برای دو کشور بود. نقطه عطف این روابط، سال 1357 و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود. این رویدادها، دو کشور را در مسیرهای متضادی قرار داد و زمینهساز تحولات مهمی در روابط دوجانبه شد. بر این اساس، روابط دو کشور، تحت تأثیر عوامل متعددی، ازجمله تحولات سیاسی داخلی و ایدئولوژی حاکم بر هر دو حکومت قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران هیچکدام از دولتهای کمونیستی افغانستان را به رسمیت نشناخت و در عوض بهعنوان حامی اصلی مجاهدین ضد کمونیست ظاهر شد. این پژوهش با هدف بررسی سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان در بازه زمانی 1357 تا 1371، از منظر تئوری سازهانگاری و در پاسخ به این پرسش که چگونه هویت، ایدهها و هنجارهای سیاسی در ایران، بر سیاست خارجی این کشور، در قبال افغانستان در این دوره زمانی تأثیر گذاشته است؟ یافتههای این پژوهش نشان میدهد که هویت انقلابی جمهوری اسلامی ایران، ایدههای عدالتخواهی و حمایت از مستضعفین و هنجارهای ضدیت با امپریالیسم و استکبارستیزی نقش قابلتوجهی در شکلدهی سیاست خارجی ایران در قبال افغانستان، در این دوره یادشده داشته است. اگرچه این عوامل مانع ارتباط رسمی میان حکومتها شد؛ ولی جمهوری اسلامی ایران به حمایت از جهادگران افغانستانی که علیه اشغال شوروی و حکومت کمونیستی افغانستان میجنگیدند، بهمنظور ممانعت از نفوذ غرب و روی کار آمدن یک حکومت مسلمان در این کشور پرداخت.