شیعیان، همپای تحولات علمی جهان اسلام در قرن سوم هجری، بهخصوص نهضت ترجمه، با تکیه بر عقلگرایی ویژه شیعی، ضمن پایبندی به مبانی فکری خود، از دانشهای وارداتی استقبال کردند و به علوم کاربردی از جمله جغرافیا روی خوش نشان دادند. در این مقاله، با استفاده از منابع رجالی شیعی و غیرشیعی، زندگینامهها و تألیفات جغرافیایی و تاریخهای محلی موجود، اَشکال و حوزههای مختلف مطالعات جغرافیایی دانشمندان شیعی، تا قرن ششم هجری با روش تحلیلی ـ وصفی مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که با وجود از بین رفتن بسیاری از جغرافیانگاشتههای شیعی در گذر ایام به علل مختلف، سهم آنان در تدوین منابع جغرافیایی چشمگیر بوده است. شیعیان با اینکه اغلب در شهرها و مناطق خاصی تمرکز داشتند، در مطالعات و تألیفات جغرافیایی خود همانند نویسندگان اهلسنّت، توجه ویژهای به جغرافیای جزیرهالعرب نشان دادند و به تدوین منابعی درباره قبایل عرب و مساکن آنان و نیز پدیدههای طبیعی آنجا پرداختند. شیعیان همچنین، آثاری در زمینه معرفی شهرها و مناطق شیعهنشین، بهویژه شهرهای: عراق، مناطق دارای جنبه زیارتگاهی، شهرهای مأمن و یا مدفن سادات و علویان و در ججمی کمتر، آثاری در زمینه جغرافیای طبیعی و جغرافیای نجومی و انسانی پدید آوردن