1404/02/01
آرش فتاح الحسینی

آرش فتاح الحسینی

مرتبه علمی: استاد
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 26428133600
دانشکده: دانشکده فنی و مهندسی
نشانی:
تلفن: 08138292505

مشخصات پژوهش

عنوان
بررسی تاثیر عملیات حرارتی بر رفتار خوردگی یک فولاد مارتنزیتی کروم- تنگستن دار
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
فولاد کروم- تنگستن دار، دمای آستنیته، دمای بازپخت، پراش پرتو ایکس، پلاریزاسیون تافل، طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی.
سال 1393
پژوهشگران سارا طاهری شجاع(دانشجو)، آرش فتاح الحسینی(استاد راهنما)، محسن اسدی اسدآباد(استاد مشاور)

چکیده

در این تحقیق، فولاد مارتنزیتی کروم- تنگستن دار توسط کوره ذوب القایی تحت خلا تولید شد. سپس ورق هایی از آن با ضخامت 2 میلی متر با عملیات های نورد گرم متوالی حاصل شد. متالورژی فیزیکی این فولادها با استفاده از الگوهای پراش پرتو ایکس، مطالعات متالوگرافی و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. نتایج این مطالعات نشان داد که زمینه این فولادها شامل دو فاز مارتنزیت و رسوبات کاربیدی است. تاثیر دمای آستنیته و دمای بازپخت بر رفتار خوردگی فولاد مارتنزیتی 4.5Cr–2W–0.25V–0.1C در محلول 1/0 مولار و 5/0 مولار اسید سولفوریک به کمک آزمون های پتانسیل مدار باز، پلاریزاسیون تافل و طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی تحت شرایط پتانسیل مدار باز بررسی شد. برای انجام آزمون های طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی، از محدوده فرکانس 100 کیلوهرتز تا 10 میلی هرتز و پتانسیل تحریک 10میلی ولت استفاده شد. نتایج منحنی های پلاریزاسیون تافل نشان داد که چگالی جریان خوردگی نمونه های فولادی کروم- تنگستن دار در محدوده 4-10 آمپر بر سانتی متر مربع است که نشان دهنده مقاومت به خوردگی مناسب آن ها در این محلول اسید سولفوریک است. با افزایش دمای بازپخت برای نمونه های فولاد مارتنزیتی کروم- تنگستن دار ، چگالی جریان خوردگی افزایش یافت. با افزایش غلظت محلول اسید سولفوریک برای نمونه های فولاد مارتنزیتی کروم- تنگستن دار ، چگالی جریان خوردگی مثبت تر می شود. نتایج آزمون طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی برای تمام منحنی های نایکوئیست تنها یک ثابت زمانی را نشان داد. نتایج آزمون های طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی آشکار ساخت که افزایش دمای بازپخت برای هر دو دمای آستنیته و هم چنین افزایش دمای آستنیته برای هر دو دمای بازپخت، باعث کاهش قطر حلقه های خازنی می شود که با نتایج حاصل از پلاریزاسیون تافل نیز در انطباق کامل است.