حوضه دریاچه ارومیه با توجه به موقعیت و ویژگی طبیعی و جفرافیایی و همجواری با دشت وسیع نخجوان در شمال)بخشی از قفقاز( ، جنوب فلات آناتولی در شمال غرب و بینالنهرین شمالی در غرب، از دوران پارینه سنگی تا به امروز مورد توجه بوده است. از نظر فرهنگی و مطالعات باستان شناسی از قرن نوزدهم میلادی به بعد شمال غرب ایران و حوضه دریاچه ارومیه مورد توجه واقع شد. در این بین غنای آثار هزاره اول قبل از میلاد خصوصا آثار اورارتویی و مانایی در منطقه چنان است که بیشتر پژوهشگران را به سمت خود جذب میکند و از این رو است که مطالعات دوران پیش از تاریخ در قیاس با این موارد چندان زیاد نیست. در شمال غرب ایران از دوره پارینه سنگی محوطههای زیادی شناسایی نشدهاند با این حال اطلاعاتی از دوران پارینه سنگی قدیم به بعد در دست است. در اواخر عصر یخبندان حوضه دریاچه ارومیه با توجه به عرض بالای جغرافیایی برای استقرارهای انسانی مناسب نبوده است پس از آن حوضه دریاچه ارومیه شاهد تغیراتی است که امکان استقرار اولین جوامع نوسنگی را فراهم میآورد، پیشروی آب دریاچه ارومیه در کرانه غربی آن کمتر از حد متعارف آن در دوران معاصر بوده است. ظاهرا قدیمیترین استقرار بعد از دریاس جوان همان فرهنگهای مشابه حاجی فیروز هستند که اغلب در اطراف و حوضه دریاچه ارومیه پراکندهاند. امید به یافتن محوطه ای از نوسنگی اولیه نیز جای تردید دارد. آثار به دست آمده قرابت بسیار نزدیکی به فرهنگهای همزمان در شمال بینالنهرین دارد. کرویدورهایی چون کیل شین و حاج عمران با شمال بینالنهرین و درههای غربی دریاچه ارومیه ارتباط حوضه دریاچه ارومیه با آناتولی را میسر میکرده است.