سیاهدانه (Nigella Sativa L.) یکی از گیاهان دارویی و ارزشمند میباشد که به لحاظ کاربرد وسیع آن در صنایع داروسازی، غذایی، آرایشی و بهداشتی در بسیاری از نقاط دنیا و ایران کشت میشود. از آن جهت که شرایط زراعی نقش مهمی در رشد، عملکرد و اسانس این گیاه دارند، بررسی عواملی که بر روی این صفات در این گیاه تأثیر گذار باشد حائز اهمیت است. تنش خشکی حاصل از افزایش فواصل آبیاری از مهمترین خطرات جدی برای افزایش راندمان تولید موفق محصولات زراعی در ایران و جهان میباشد. به منظور بررسی میزان تحمل 10 جمعیت سیاهدانه به دورهای آبیاری متفاوت و تأثیر تنش بر روی برخی از صفات اگرومورفولوژیک، آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سه دوره آبیاری 6، 10 و14 روز در سال زراعی 01-1400 انجام شد. به طوری که دورهای آبیاری در سه سطح در کرتهای اصلی و ده جمعیت سیاهدانه در کرتهای فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در هر 10 جمعیت تنش خشکی سبب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد گردید. این کاهش در مورد جمعیت شیراز کمتر و برای جمعیت مشهد بیشترین مقدار بود. جهت ارزیابی میزان تحمل نسبی جمعیتها، برخی از شاخصهای تحمل از جمله MP, STI, SSI و TOL مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه همبستگی شاخصها نشان داد که عملکرد دانه در دور آبیاری 10 روز در شرایط تنش رطوبتی (Ys) و عدم تنش (Yp) با شاخصهای STI و MP و در دور آبیاری 14 روز در شرایط تنش رطوبتی (Ys) و عدم تنش (Yp) با تمامی شاخصهای اندازهگیری شده همبستگی معنی داری داشتند. نتایج به دست آمده از نمودار تجزیه خوشهای به روش ward بر اساس صفات مختلف جمعیتهای مورد بررسی را در سه گروه مجزا قرار داد و بر اساس آن جمعیتهای نسباتا مقاوم در خوشه دوم، جمعیتهای نسباتا حساس در خوشه اول و جمعیتهای مقاوم در خوشه سوم قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان دهنده اثر معنی دار سطوح مختلف آبیاری و نوع جمعیت بر خصوصیات مورد بررسی میباشد. نتایج نشان داد که با افزایش فواصل آبیاری، تمامی صفات اندازهگیری شده کاهش یافت. جمعیتهای مختلف سیاهدانه به دلیل تفاوتهای ژنتیکی نسبت به تنش رطوبتی وارد شده عکس العملهای متفاوتی را از خود نشان دادند. به طوری که جمعیت شیراز در بین جمعیتهای مورد مطالعه بیشترین تحمل به خشکی را در هر سه دوره آبیاری از خود نشان داد.