هدف غایی این پژوهش مفهومپردازی چهره جدیدی از مدیریت منابع انسانی، با عنوان مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک است که به نظر میرسد با ویژگیهای محیط کنونی سازمانها تناسب بیشتری داشته باشد. مسائلی مانند تنوع نیرویکار، تعارضهای بین فردی و گروهی، نزاع بر سر منافع، ارزشهای نسلی متفاوت نیروی کار، حضور افراد بدقلق در سازمانها و مواردی از این قبیل، در کنار این واقعیت که محیط سازمانها بیش از آنکه یک محیط عقلایی باشد نوعی محیط سیاسی و آکنده از رفتارهای سیاسی است، لزوم مفهومپردازی مدیریت منابع انسانی را به عنوان نوعی کارویژهِ دیپلماتیک دوچندان کرده است. پژوهش حاضر از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف بنیادی است. مشارکتکنندگان پژوهش تعداد 25 نفر از مدیران و متخصصان منابع انسانی است که تجربه زیستهای پیرامون مسئله پژوهش داشتند. آنها به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب و مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شده به روش تحلیل مضمون کدگذاری شدند. روایی و پایایی مصاحبهها به کمک معیارهای گوبا و ولینکن و شیوه بازآزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که «نفوذ بین کارکنان با برقراری روابط مثبت» و «رصد کارکنان در کنار حفظ کرامت انسانی آنها» در قلب و جوهره مفهوم مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک قرار دارد و راهبردهایی برای تزریق دیپلماسی در تمامی ابعاد و کارویژههای مدیریت منابع انسانی قابل تصور است. مدیریت منابع انسانی دیپلماتیک رویکردی از مدیریت کارکنان سازمان است که با پیشفرض قراردادن سازمانها به مثابه سیستمهای اجتماعی-سیاسی و آمیخته با ذینفعان مختلف، جاریسازی کارویژههای منابع انسانی و ایفای نقشهای آن را با کاربست و توسعه مهارتهای دیپلماتیک انجام میدهد.