این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش دیجیتالی در یادگیری درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. روش این پژوهش از نوع ترکیبی است. جامعه ی پژوهش در مرحله ی اول شامل کلیه ی متخصصین کامپیوتر دانشگاه بوعلی سینا و در مرحله ی دوم دانشجویان درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت که این درس را در ترم اول سال تحصیلی 98-99 اخذ نموده بودند، بود. نمونه گیر ی پژوهش در بخش طراحی ابزار در مرحله ی اول به صورت گلوله برفی از بین متخصصان کامپیوتر انجام شد که شامل 13 استاد و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد بود. در مرحله ی دوم از بخش طراحی ابزار نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که شامل 9 نفر از اساتید رشته ی کامپیوتر، روان شناسی و تکنولوژی آموزشی بودند. نمونه ی بخش کمی نیز به صورت تمام شماری شامل 30 نفر از دانشجویان درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت بود. ابزار گردآوری داده ها شامل دو بخش مصاحبه های نیمه ساختارمند با متخصصان و پرسشنامه ی محقق ساخته ی هوش دیجیتال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد و در بخش آمار استنباطی از محاسبه ی CVR، آزمون پیرسون و رگرسیون خطی و هم چنین ضریب آلفای کرونباخ در SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله ی اول منجر به تعیین 6 مولفه برای هوش دیجیتالی شد که شامل: خلاقیت، توانایی تحلیل گری، اندیشه منطقی و تفکر انتزاعی، توانایی حل مسئله، تمرکز و دقت و هوش ریاضی است. هم چنین در مرحله دوم، این پژوه منجر به تولید پرسشنامه ی هوش دیجیتالی شد که شامل 36 سنجه می باشد. در مرحله ی بعدی همبستگی بین نمره ی هوش دیجیتالی و نمره درسی دانشجویان با آزمون پیرسون محاسبه شد و با نتیجه ی 534/0 مشخص گردید که این دو همبستگی مثبت دارند. درنهایت نیز میزان پیش بینی یادگیری دانشجویان و نمره ی هوش دیجیتالی با محاسبه ی رگرسیون تعیین گردید و از آن جا که معناداری 02/0 محاسبه شد می توان نتیجه گرفت که هوش دیجیتالی می تواند یادگیری دانشجویان را در درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت پیش بینی کند. یکی دیگر از نتایج مهم این پژوهش دست یابی به ابزاری جهت اندازه گیری هوش دیجیتالی بود که این امر میسر شد. پرسشنامه ی هوش د