تئوری کلاسیک سنجش و اندازه گیری با تلاشهای چالز اسپیرمن (1904) و متخصصین پس از وی رشد و توسعه یافته است ، این تئوری که بر سه مولفه نمره مشاهده شده، نمره واقعی و خطای تصادفی استوار است از زمان آغاز تا کنون پرنفوذترین و پرکاربردترین نظریه در حوزه سنجش و اندازه گیری آموزشی و ازمون سازی بوده است؛ اما این تئوری کاستی هایی از قبیل وابستگی پارامترهای سوال به نمونه، وابستگی پارامتر توانایی افراد به سوالات، اشکال در طراحی آزمونهای موازی را دارد. تئوری سوال پاسخ به عنوان یکی از تئوری های نسبتا جدید د زمینه سنجش و اندازه گیری می تواند تا حدود زیادی کاستی های تئوری کلاسیک را مرتفع نماید