نگهداشت وجه نقد و تصمیمات سرمایهگذاری از مسائل کلیدی در مدیریت مالی شرکتها هستند که میتوانند تأثیرات مستقیم بر توانایی شرکت در ایجاد ارزش برای سهامداران داشته باشند. در این میان، تعیین سطح بهینه نگهداشت وجه نقد و کاهش ناکارایی سرمایهگذاری از چالشهای مهمی است که میتواند بر سیاستهای توزیع سود نقدی شرکتها اثرگذار باشد. به طور خاص، بررسی این ارتباط در بازارهای در حال توسعه مانند بورس اوراق بهادار تهران، اهمیت ویژهای برای ارتقای تصمیمگیری مالی مدیران و سرمایهگذاران دارد. در همین راستا، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثرات سطوح بهینه نگهداشت وجه نقد و ناکارایی سرمایهگذاری براحتمال پرداخت سود نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. جامعه آماری این تحقیق از کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1381 تا 1401 تشکیل می شود که در نهایت تعداد 143 شرکت (معادل 2860 سال-شرکت) جهت برآورد مدلها و آزمون فرضیههای پژوهش انتخاب شدهاند. جهت بررسی و آزمون فرضیهها از مدل رگرسیونی پانل دیتا بهره گیری شده و کلیه تجزیه و تحلیلها با کمک نرم افزار Eviews انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در شرکتهایی که وجه نقد اضافی نگهداری میشود، احتمال پرداخت سود نقدی به سهامداران، بیش از سایر شرکتها است. دیگر یافتهها نشان داد بین بیش سرمایهگذاری و احتمال پرداخت سود نقدی، رابطۀ معنادار وجود ندارد. یافتههای این پژوهش میتوانند مدیران مالی شرکتها را در بهینهسازی سیاستهای نگهداشت وجه نقد و سرمایهگذاری یاری دهند تا ضمن حفظ نقدینگی، تعادلی مناسب میان پرداخت سود و سرمایهگذاریهای آتی برقرار شود. همچنین، سرمایهگذاران میتوانند بر اساس سطح نگهداشت نقدینگی شرکتها، تصمیمات آگاهانهتری در خصوص انتخاب سهام اتخاذ کنند. علاوه بر این، نتایج این پژوهش میتواند برای سیاستگذاران و نهادهای ناظر بازار سرمایه در تدوین مقررات مرتبط با سیاستهای تقسیم سود و کارایی سرمایهگذاری شرکتها مفید باشد.