هدف: پرداخت های ناهموار و ناپایدار سود نقدی می تواند تصویری پُرریسک از شرکت به سهامداران ارائه نماید و هزینۀ تأمین مالی از بازار سرمایه را برای شرکت افزایش دهد. هدف این پژوهش، بررسی رابطۀ بین توان مدیریتی و میزان هموارسازی سود نقدی است. روش: در این پژوهش، با بکارگیری داده های 148 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازۀ زمانی 1396-1386 و استفاده از روش داده های ترکیبی پویا، میزان هموارسازی سود نقدی در شرکت هایی با توان مدیریتی بالا و پایین مقایسه گردیده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، در مقایسه با شرکت هایی با توان مدیریتی اندک، در شرکت هایی که توان مدیریتی بالایی دارند، درجۀ هموارسازی سود نقدی به صورت معناداری، کمتر است. نتایج تکمیلی با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافتۀ تفاضل گیری شده، با یافته های اصلی پژوهش همخوانی دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدیران تواناتر تمایل کمتری به هموارسازی سود نقدی دارند. این موضوع با مفاهیم مطرح در نظریۀ علامت دهی، سازگار نیست. دانش افزایی: پژوهش حاضر برای نخستین بار درجۀ هموارسازی سود نقدی را در شرکت هایی با توانایی مدیریتی اندک و زیاد مقایسه کرده و از این منظر به آزمون نظریۀ علامت دهی اقدام نموده است. یافته های پژوهش حاضر به توسعۀ ادبیات مربوط به سود نقدی و نظریه های مربوط به آن کمک می کند.